همه جا کفر و دروغ همه جا ظلم و ستم
چهره مــردم شـهــر هــمــگــی آیــه غــم
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
قــصـرها قــصـر بلا حاکمش تشنه خون
مــردم شهـر فقیر هـمـه در بـنـد و زبون
حقشان قسمت گـرگ فرششان خاک زمین
هــمـه در رنـج و عذاب حـاکـمـش کاخ نشین
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
در جـواب یــک نــدا خلقی آمد به خروش
گفت هان ای زن و مرد جــامــه رزم بپوش
روز قیام است و جهاد کشتن دیو بد نهاد
رسالت محمد است هر دو جهان هر دو بهار
خلق بیدار شدند همه آماده جنگ
سینهها مثل سپر جلوی تیر و تفنگ
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
هـمـه آمــاده رزم بی هراس از غم نان
نقش بست روی زمین خون هر پیر و جوان
روز قیام است و جهاد کشتن دیو بد نهاد
رسالت محمد است هر دو جهان هر دو بهار
کاخ ابلیس زمان گشت ویران و خراب
آرزوهای محال همه شد نقش بر آب
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
کز آزادی خلق شد قیام زن و مرد
نه مسلسل نه تفنگ چاره کار نکرد
رمز پیروزی خلق عزم چون آهن و گرز
دین خون شهدا همه بر گردن ماست
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
با داغ آشکار، زبیداد بىشمار
در ذهن باغ، زخم تبر، مانده یادگار
هر شاخهاى جدا شود آنجا زپیکرى
جوش جوانه سر زند از جاى دیگرى
در باغ اگر زخم تبر، خارى اوفتد
زخمى که موریانه زند، کارى اوفتد
اى نخل سایه گستر پر بار انقلاب
اى در هجوم خصم خدا یار انقلاب
زخم تبر به جان تو هر چند نارواست
اما هراس ما همه از موریانه هاست
همه جا کفر و دروغ همه جا ظلم و ستم
چهره مــردم شـهــر هــمــگــی آیــه غــم
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
قــصـرها قــصـر بلا حاکمش تشنه خون
مــردم شهـر فقیر هـمـه در بـنـد و زبون
حقشان قسمت گـرگ فرششان خاک زمین
هــمـه در رنـج و عذاب حـاکـمـش کاخ نشین
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
در جـواب یــک نــدا خلقی آمد به خروش
گفت هان ای زن و مرد جــامــه رزم بپوش
روز قیام است و جهاد کشتن دیو بد نهاد
رسالت محمد است هر دو جهان هر دو بهار
خلق بیدار شدند همه آماده جنگ
سینهها مثل سپر جلوی تیر و تفنگ
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
هـمـه آمــاده رزم بی هراس از غم نان
نقش بست روی زمین خون هر پیر و جوان
روز قیام است و جهاد کشتن دیو بد نهاد
رسالت محمد است هر دو جهان هر دو بهار
کاخ ابلیس زمان گشت ویران و خراب
آرزوهای محال همه شد نقش بر آب
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
کز آزادی خلق شد قیام زن و مرد
نه مسلسل نه تفنگ چاره کار نکرد
رمز پیروزی خلق عزم چون آهن و گرز
دین خون شهدا همه بر گردن ماست
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
با داغ آشکار، زبیداد بىشمار
در ذهن باغ، زخم تبر، مانده یادگار
هر شاخهاى جدا شود آنجا زپیکرى
جوش جوانه سر زند از جاى دیگرى
در باغ اگر زخم تبر، خارى اوفتد
زخمى که موریانه زند، کارى اوفتد
اى نخل سایه گستر پر بار انقلاب
اى در هجوم خصم خدا یار انقلاب
زخم تبر به جان تو هر چند نارواست
اما هراس ما همه از موریانه هاست